- مال خورده(دَ دَ / دِ)
عاملی که در اموال دیوان تصرفات بی وجه و غاصبانه کرده. (فرهنگ فارسی معین) : بدان مثال که ولات عمال مال خورده را طلب کنند... (نفثهالمصدور چ یزدگردی ص 67)
معنی مال خورده - جستجوی لغت در جدول جو
- مال خورده
عاملی که در اموال دیوان تصرفات بی وجه و غاصبانه کرده: بدان مثال که ولات عمال مال خورده را طلب کنند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سال خورد، برای مثال دهقان سال خورده چه خوش گفت با پسر / کای نور دیده به جز از کشته ندروی (حافظ - ۹۷۰)
کنایه از رنج و سختی بردن، غصه خوردن، برای مثال لعل روان ز جام زر نوش و غم فلک مخور / زاین فلک زمردین، بهر چه مار می خوری (سلمان ساوجی - لغت نامه - مار خوردن)
سیلی خورده فقا خورده: (نه چرخ و چرخ ازو کاج خورده در جنبش نه کوه و کوه ازو کوس خورده بر بالا) (انوری انجمن)، پشت داده
مورد ضربه کارد واقع شده، نفرینی است: (والله من که دیگر از دست شکم کارد خورده این یک وجبی... ذله شده ام)
مالیدن شدن: بود دل بسته پیچیده مویان خورد مالش ز دست خوب رویان. (ملامنیر در ستایش نیل آنند)، گوشمالی یافتن
خوردن مار، رنج و سختی بردن غم و غصه خوردن: لعل روان ز جام زر نوش و غم جهان مخور زین فلک ز مردی بهر چه مار میخوری ک (سلمان ساوجی رشیدی فر نظا)
